فوتبال

فوتبال

فوتبال از ژرفای اندیشه
فوتبال

فوتبال

فوتبال از ژرفای اندیشه

استقلال

وقتی استقلال می تواند

  
اینکه وضعیت استقلال از نظر امکانات و تسهیلات بسیار وخیم است را درک می کنیم. اینکه استقلال دچار بی ثباتی در بخش مدیریتی است را هم قبول می کنیم. اینکه هر روز یک اپوزوسیون جدید تشکیل می شود و شاهد اختلافات داخلی در باشگاه استقلال هستیم را هم می پذیریم. اما همه این نکات منفی می تواند با کمی هوشیاری حداقل برای مدتی کوتاه از بین برود تا این تیم بزرگ کشورمان به روزهای خوب خود بازگردد.
 
استقلال شاید در مقایسه با سال گذشته از نظر مهره ها و ستاره ها فقیر تر باشد. این درست که عنایتی که همه کاره خط حمله استقلال بود، از این تیم جدا شده است. اما با این حال استقلال می تواند با کمی مطالعه از نظر ((فنی)) به روزهای خوب بازگردد.
 
صمد مرفاوی باید ریسک کند. او باید قدم هایش را بلند تر بردارد تا از این باتلاق بیرون بیاید.
شاید بازگشت جباری و همین طور بخشیده شدن سیاوش اکبرپور نکته مثبتی برای استقلال و هوادارانش باشد. اما این بازی با مهره ها است که حرفه ای و یا آماتور بودن یک مربی را نشان می دهد. صمد مرفاوی، سرمربی فعلی استقلال می تواند با چند تغییر یک تیم هماهنگ تر از امروز را روانه میادین کند. استقلال برای موفقیت در بازیهای آینده خود احتیاج به تغییر در مهره چینی، استفاده از تاکتیک ها و نوع تمرینات دارد.
 
یک سوم دفاعی
 
استقلال سال گذشته بهترین خط دفاع لیگ را داشت. البته بازیکنی از ترکیب 3 نفره سال گذشته جدا نشده است. اما با آمدن انصاریان، تا حدودی سیستم سال قبل مورد استفاده قرار نمی گیرد. قرار گرفتن فکری در قلب خط دفاعی، کمی عقب از دو مدافع جلو زن باعث ایجاد فضا بین خطوط دفاعی و میانی استقلال شده که باید با بازگشت کاظمی و حداقل یکی از پیستون ها در مواقع تهاجم حریفان، فضا های خالی پر شود.
 
استقلال مشکل چندانی در خط دفاعی ندارد و فقط پر کردن فضاهای خالی است که بعضی مواقع استقلالی ها آن را رعایت نمی کنند.

 
 
میانه میدان
 
برای رسیدن به موفقیت در یک بازی فوتبال باید درصد تصاحب توپ یک تیم بالا باشد. وقتی یک تیم در اکثر دقایق مفید بازی بتواند توپ را در اختیار داشته باشد، خود به خود آرامش از نظر روحی و فنی به تیم القا شده و باعث تفکیک خطوط 3 گانه می شود. حسین کاظمی که شاید یکی از بهترین های این فصل استقلال بوده است می تواند نقش یک سوئیپر بین خط دفاع و هافبک استقلال را ایفا کند. تصاحب توپ، حرکت در عرض و پاسهای طولی و عمقی می تواند راندمان حرکتی کل تیم را بهبود ببخشد.
قرار گرفتن دو هافبک خلاق و در عین حال جنگنده جلوتر از کاظمی حکم حیاتی در موفقیت تیم خواهد داشت. قرار گرفتن میثم بائو و مجتبی جباری، کمی جلو تر از حسین کاظمی در قلب خط هافبک استقلال می تواند مثلث مهار نشدنی را تشکیل دهد. مثلثی که دارای فاکتورهای فراوانی است. هوش، سرعت، تکنیک، جنگندگی و بازی سازی.
 
البته همه چیز بستگی به شرایط بازی دارد. بعضی مواقع می توان منصوریان را جایگزین بائو نمود و در مواقع نیاز از طالب نسب به عنوان یک هافبک تهاجمی متمایل به چپ استفاده کرد.
 

 
پیستون ها
 
یکی از مهم ترین فاکتورهای یک تیم برای رسیدن به موفقیت در سیستم 2-5-3، داشتن 2 پیستون تخصصی در دو سمت زمین است. فوتبال ((انگلیسی)) که در سالهای گذشته از استقلال زیاد می دیدیم، در فصل جدید کمتر به چشم می خورد. مرفاوی اصرار فراوانی بر ایجاد تغییرات گوناگون در دو سمت تیم خود دارد.
 
اما بازیکنانی نظیر بهشاد یاورزاده در سمت چپ، نوازی و امیر آبادی در سمت راست، می توانند کانالهای کناری تیم را فعال کرده و باعث بالا رفتن راندمان تهاجمی تیم شوند.
 
استقلال از دو پیستون تخصصی، که اتفاقا استقلال از آنها بهره می برد، نقش مهمی در رسیدن به یک سوم دفاعی حریف خواهد داشت و چه بسا جا افتادن دو پیستون تخصصی در ترکیب تیم استقلال باعث بالا رفتن میل تهاجمی تیم گردد.
 

 
 
مهاجمان
 
داشتن دو مهاجم، با خصوصیات تقریبا متفاوت، درصد موفقیت خط حمله یک تیم را بالا می برد. یک مهاجم سرعتی و در عین حال پا به توپ در کنار یک مهاجم تمام کننده و در عین حال سر زن می توان تکمیل کننده سیستم 2-5-3 تیم استقلال باشد. گرچه استقلال یک تمام کننده کلاسیک ندارد اما صمد مرفاوی می تواند سیاوش اکبرپور را کمی عقب تر از داسیلوا، علی زاده و یا هاشمی زاده قرار دهد تا حرکات عرضی، طولی و عمقی اکبرپور باعث ایجاد فضای لازم برای دیگر مهاجمان شود. این همان تاکتیکی است که امیر قلعه نویی طی یکی دو سال گذشته روی آن کار کرد و بدون شک تاکتیک خوب و مثبتی بود.
 
از آنجایی که بازیکنانی مانند نوازی، یاورزاده، جباری و حتی بائو نیز قدرت اضافه شدن به خط حمله استقلال را دارند، چه بسا خیلی از مشکلات این تیم در ضربات آخر نیز به پایان برسند!
 

 

سکانس آخر
با همین چند حساب سر انگشتی به این نتیجه می رسیم که استقلال می تواند با چند تغییر به ترکیب بهتری دست پیدا کند.
 
شاید تمرینات جدید یونگ بتواند تحولی در روند آمادگی استقلالی ها ایجاد کرده و باعث تغییراتی در ترکیب این تیم شود.
 
صمد مرفاوی باید دست از حداقل ها برداشته و به آینده خود و تیم اش فکر کند.

سبک های بازی

سیستم 4-3-2-1 در فوتبال

در این نوشتار سعی دارم  در رابطه با اشنایی با تاکتیک های تیمی به معرفی سیستم 4-3-2-1 و نحوه استفاده از ان و چگونگی عملکرد تیم در زمان حمله و دفاع بپردازم.
   
                                                   
 
 4-3-2-1
1 = goal keeper
2 = RB
3 = CB
4 = CB
5 = LB
6 = RWM
7 = CM
8 =LWM
9 = RM
10= LM
11= ST
این سیستم که به سیستم مثلث هم شهرت دارد، از تاکتیک های مدرن فوتبال جهان به حساب می آید.
اولین بار تیم ملی ارژانتین در جام جهانی 1990 از این سیستم استفاده کرد و در حال حاضر تیم هایی مانند منچستر یونایتد و ارسنال در حین ! بازی و لیون،آژاکس امستردام و تیم ملی غنا از ابتدا این سیستم را در دستور کار خود دارند.
در این سیستم چهار خط برای تقسیم وظایف تیم تعیین شده است که به ترتیب هر چه به نوک حمله تیم نزدیک می شود از تعداد بازیکنان با مسئولیت مستقیم کاسته می شود.
حمله
 
همان طور که می دانیم ، سبک های حمله در جهان را به طور کلی به دو قسمت تقسیم میکنند:
در دسته اول تیم هایی مانند فرانسه ، ژاپن ،کره جنوبی قرار دارند که به صورت ماشینی و جمعی با تحرک بالای بازیکنان و برتری عددی در حمله به سوی دروازه حریف می روند.
در دسته دوم تیم هایی مانندبرزیل،کرواسی و هلند را داریم که وظیفه حمله را به بازیکنان با مسئولیت مستقیم حمله سپرده و کمتر به سمت گلزنی های جمعی می روند.
برای مثال کافی است به عملکرد تیم های فوق در جام جهانی نگاه کنید.
در تیم ملی برزیل تمام نگاه ها برای باز کردن دروازه حریفان به بازیکنانی مانند رونالدو ، ادریانو و رونالدینیهو بود در حالیکه در تیم هایی هم چون فرانسه یا کره پیش بینی این که کدام بازیکن ممکن است گلزن بازی لقب بگیرد مشکل بود.
تیم هایی معمولا از 4-3-2-1 استفاده میکنند که در دسته بندی انواع حمله در گروه در گروه اول یعنی حمله تیمی و ایجاد موقعیت گل برای تک تک بازیکنان قرار دارند.
حضور تنها یک مهاجم در نوک حمله نمی تواند ان چنان نفوذی در لایه های دفاعی امروز فوتبال جهان ایجاد کند ، به همین خاطر معمولا این سیستم در هنگام حمله به 4-2-3-1 یا حتی 4-3-3 تبدیل می شود و با 3 یا 4 مهاجم به سوی دروازه حریف می رود.
در هنگام حمله با اضافه شدن بازیکن شماره CM و تبدیل او به CAM سیستم به 4-2-3-1 می تواند تبدیل شود .
در این وضعیت RWM و LWM نقش دفاعی بیشتری خواهند داشت. و به CM تبدیل می شوند.
 
برای تبدیل به 4-2-3-1 سرعت بالای بازیکنان پشت مهاجم (RM و LM ) باید به گونه قابل توجهی بالا باشد و از قدرت بدنی بالایی برای درگیری های فیزیکی با هافبک های دفاعی تیم مقابل برخوردار باشند.
هم چنین از لحاظ مکانی انها بیشتر به گوشه ها تمایل پیدا کنند وCM به پشت محوطه جریمه برای پاس های توی عمق یا به کناره ها برای سانتر و یا شوت مستقیم به چهارچوب منتقل شود.
هم چنین می توان 4-3-2-1 را به 4-3-3 تبدیل کرد به گونه ای که LM و RM به خط حمله و به RF و LF   تبدیل شوند وCM و RWM و   LWM هافبک های طراح و پاسور لقب گیرند.
 
با توجه به مکان استراتژیک LM   و RM در پشت محوطه جریمه چنان چه از بازیکنان تکنیکی در این پست استفاده شود با خطا گیری در پشت محوطه جریمه یا داخل ان تیم میتواند از ضربات ازاد و یا پنالتی برای گل زنی استفاده کند.
دفاع
 
به طور ذاتی 4-3-2-1 یک سیستم دفاعی محسوب می گردد چرا که در عمل با حضور معمول 3 هافبک دفاعی و دفاع خطی 4 نفره یک بازی بسته را باید به انتظار نشست.
در چنین شرایطی با انتقال LM و RM به طرفین هافبک های دفاعی سیستم از 4-3-2-1
به 4-5-1 تبدیل گشته و توان دفاعی تیم به طور قابل ملاحظه ای افزایش میابد.
همان طور که میدانید در فوتبال امروز برای دروازه بان هم نقش تاکتیکی در نظر می گیرند به گونه ای که می تواند در دفاع و طراحی حمله مثمر ثمر واقع گردد.
در صورتی که تیم از دروازه بانی با توانایی بالا در استفاده از پا و انتقال بازی هم چون ادوین وندر سار در تیم ملی هلند بهره مند باشد، نزدیکی خط هافبک دفاعی و برتری عددی ان می تواند نقطه مثبتی برای حفظ توپ و تصمیم گیری برای انتخاب استراتژی حمله به شمار اید.
 سبک بازی
چنانچه سبک بازی تیمی به سبک تیم های انگلیس به صورت بازی هوایی و سانتر از جناحین باشد ، به هیچ عنوان نباید به سیستم 4-3-2-1 رو بیاورند چرا که با دومین یا سومین استارت انفجاری CM و اضافه شدن اش به ST توان حرکتی او فرسوده خواهد شد و در نیمه دوم از لحاظ بدنی به مشکل برخورد خواهد کرد.
حرکت مدام مورب LM و RM به جناحین و تبدیل شدن انها به RF و LF مسلتزم صرف انرژی زیاد است.
هم چنین با توجه به حضور 3 هافبک در نیمه خودی و حضور کم تعداد هافبک ها در حمله استفاده از سانترهای بلند نیاز مند جا به جایی های مکرر مهاجمان می شودو این امر به مرور زمان برای تیم حریف قابل شناسایی و خنثی کردن است.
اما اگر تیمی علاقه به بازی بر روی زمین و تک ضرب و پاس های کوتاه باشد ، شاید یکی از بهترین گزینه های پیش رویش همین 4-3-2-1 باشد.
برتری عددی در میانه میدان و فاصله نزدیک هافبک ها به یک یکدیگر می تواند به حربه مثبتی برای تیم تلقی شود و نبض بازی در وسط زمین را با حفظ توپ بالا در دست گیرد.
معمولا تیم هایی که 4-3-2-1 بازی میکنند کمتر توپ را میانه خودی از دست می دهند ولی در نقطه مقابل ضریب خطای ازدست دادن توپ در یک سوم دفاعی حریف بالا است.
تیم هایی که علاقه به استفاده از CF به عنوان هافبک طراح پشت مهاجم دارند با تبدیل این سیستم به 4-2-3-1 می توانند به راحتی CM را به CF و یا CAM تبدیل کنند.
 
نتیجه کلی :
سیستم 4-3-2-1 یک سیستم انعطاف پذیر برای حمله جمعی و دفاع پرتعداد و چند لایه می باشد که به بازیکنانی با توان بدنی بالا برای دویدن بیش از 10 کیلومتر در 90 دقیقه نیاز مند است.
چنانچه تیمی از بازیکنان تکنیکی و سرعتی در خط هافبک یا حمله سود می بردو و توان حمله با 2 مهاجم را به خاطر ملاحظات دفاعی ندارد انتخاب 4-3-2-1 می تواند ایده ال ترین گزینه برای سرمربی باشد.
توجه داشته باشیم این سیستم تنها برای بازی با تک مهاجم مناسب است و چنانچه مربیان تیمی علاقه مند به حضور دو مهاجم ثابت و حرفه ای در ترکیب تیم خود باشند نمی تواند جواب گوی طرح های انان باشد.
از این تاریخ به بعد هر روز یک سیستم بازی را در وبلاگ به تجزیه و تحلیل می گذاریم

پست و وظایف بازیکنان در سیستم

اختصاصی طرفداری در این مقاله قصد دارم سیستم روز دنیا؛ یعنی 1-3-2-4 را بررسی کنم. در مقاله قبل، به بررسی سیستم 2-5-3 پرداختم.

در حال حاضر پراستفاده ترین سیستم دنیای فوتبال، 1-3-2-4 است؛ سیستمی که بسیار انعطاف پذیر بوده و به کمک آن می توان با تسلط هم­زمان بر میانه میدان و حضور پرتعداد در کناره ها، بر حریف چیره شد.

این سیستم در دهه 90 در اسپانیا شکل گرفت و رواج یافت. مزیتی که دلیل محبوبیت بالای آن است، قابلیت بازی تدافعی و تهاجمی تقریباً کاملی است که ممکن می سازد. در زیر با بررسی پست ها این موضوع توضیح داده شده است.

 

مدافعین میانی

پست دفاع میانی در این سیستم با سایر سیستم های 4 دفاعه برابر است. آن ها باید در تکلینگ، زدن ضربات سر و مارکینگ مهارت کافی را داشته باشند. وظیفه اصلی آن ها دفع خطرات مهاجمین حریف است اما به لطف حضور دو هافبک دفاعی، این مدافعین می توانند به جلوتر حرکت کنند و در توپ گیری به هافبک ها کمک و یا حتی مانند یک سوییپر در طراحی حملات شرکت کنند.

دانته، مدافع بایرن مونیخ، در توپ گیری و متس هوملز، مدافع بروسیا دورتموند، در بازی سازی، مثال هایی بسیار عالی در این فصل بودند.

 

مدافعین کناری

بازیکنانی سریع، تکل زن و قوی با توانایی سانتر کردن دقیق، مدافعین کناری ایده­آل این سیستم هستند. این بازیکنان باید در حملات شرکت کرده و به کمک هافبک تهاجمی سمت خود، برای حریف مشکل ساز شوند.

هم چنین از آن ها انتظار می رود که در جلوگیری از حملات بازیکنان کناری حریف موثر باشند، به همین دلیل سرعت، قدرت و تکلینگ از الزامات هستند. این بازیکنان باید در ضربات ایستگاهی نیز به تیم در دفاع کمک کنند، به همین دلیل توانایی زدن ضربات سر نیز مهم است.

 

هافبک های دفاعی

این دو هافبک در اسپانیا به “doble pivot” مشهور هستند، عبارتی به معنای "دو محور" که در زبان انگلیسی “double pivot” نوشته می شود. حضور این دو بازیکن از اهمیت بالایی برخوردار است. داشتن دو بازیکن در برابر خط دفاعی، پلتفرمی را برای سایر بازیکنان تهاجمی تیم فراهم می کند که بتوانند بیشتر بر روی کار تهاجمی تمرکز داشته باشند.

از بین این دو، اغلب یک نفر بیشتر بر روی تکلینگ و خنثی کردن حملات حریف و دیگری بر روی پخش کردن توپ و بازی سازی تمرکز دارند.

طبیعتاً قدرت بدنی بالا، تکلینگ مناسب و قدرت سرزنی به همراه استقامت کافی برای جنگیدن طی 90 دقیقه از مهم­ترین خصوصیات لازم برای یار جنگنده و قابلیت پاس دادن و دید عالی از مهم ترین خصوصیات یار خلاق در این پست می باشند.

 

هافبک های تهاجمی

سه هافبک تهاجمی پشت سر تک مهاجم قرار دارند. از بین این سه، اغلب یک نفر موظف به بازی سازی از مرکز خواهد بود، با این وجود، گاه در بعضی تیم ها، مربی با دادن آزادی حرکت و اجازه جابه جایی به این سه، انتخاب بازی ساز را به عهده خود آن ها می گذارد.

اما آن چه اغلب رایج است، یک هافبک تهاجمی مرکزی در میان دو هافبک تهاجمی کناری است. بازیکن مرکزی باید از دید و قدرت دادن پاس بسیار خوبی برخوردار باشد، چرا که سازماندهی حملات تیم در یک سوم نهایی بر عهده اوست. او هم چنین می تواند به کناره ها رفته و با هافبک کناری و مدافع کناری در آن سمت ایجاد برتری عددی کند.

علاوه بر این ها، وی باید در امر پرسینگ و توپ گیری نیز به سایرین کمک کند، چرا که از اصول سیستم 1-3-2-4 تسلط سه نفر بر میانه میدان است، به همین خاطر با برگشتن به عقب و تشکیل مثلث با double pivot این امر محقق می شود. مسوت اوزیل و تونی کروس از بهترین بازیکنان در این پست هستند.

دو هافبک تهاجمی کناری، وظیفه ایجاد خطر از کناره ها و هم چنین به تو زدن را دارند. بازی کریستیانو رونالدو و فرانک ریبری نمونه ایده­آل برای یک هافبک تهاجمی در این پست است. ریبری بیشتر در حملات کناری و رونالدو در حملات نفوذی شرکت دارند.

این بازیکنان باید سریع و تکنیکی بوده هم چنین توانایی ارسال توپ را نیز داشته باشند. علاوه بر این، توانایی زدن ضربات آخر نیز از نکات مهم به شمار می رود چرا که آن ها به لطف بازی سازی هافبک تهاجمی مرکزی، به کرّات فرصت گلزنی خواهند داشت.

علاوه بر تمام وظایف تهاجمی، آن ها باید در دفاع به مدافع کناری تیم کمک کنند، نکته ای که باعث می شود 1-3-2-4 به هنگام دفاع به 2-4-4 یا 1-1-4-4 تبدیل شود.     

مهاجم

در صورت عملکرد مناسب سه هافبک تهاجمی، این سیستم برای مهاجم می تواند رویایی باشد چرا که توپ های بسیاری را برای وی فراهم خواهند کرد. هم چنین از نظر حمایت نیز مشکلی وجود نخواهد داشت؛ زیرا سه بازیکن تهاجمی در حملات به وی کمک خواهند کرد و به علت نوع جای گیری آن ها، دفاع حریف برای مارکینگ آن ها دچار مشکل می شود و به همین دلیل مهاجم می تواند از این بی نظمی استفاده کرده و در فضاها قرار گیرد.

این سیستم نیاز به مهاجمی قدرتمند دارند چرا که در دفاع، وی اولین مدافع تیم خواهد بود و باید بتواند در پرسینگ شرکت کند. هم چنین وی باید بتواند توپ را نگه دارد و سایرین را صاحب فرصت کند. توانایی زدن ضربات سر و دقت در شوت زنی از مهم ترین قابلیت های مهاجم در این پست هستند.

روبرت لواندوفسکی و ماریو مانژوکیچ از بهترین مثال های این پست طی فصل گذشته بودند.

مروری بر تاکتیک های فوتبال

مروری بر تاکتیک های تیمی

 
اگر تاکتیک را نحوه چینش بازیکنان در زمین و حرکت انها بدانیم ، با دو فرضیه برای بازی کردن مواجه خواهیم بود.
در فرضیه اول بسیاری از مربیان و تئوریسین ها معتقدند که تاکتیک تیم و سیستمی که بر طبق ان بازیکنان چیده شده اند باید از اول بازی تا پایان ثابت بماند.
در حالی که عده ای دیگر معتقدند تیم هایی در فوتبال امروز به نتیجه دلخواه خود می رسند که از تنوع تاکتیکی و تغییرات چند باره سیستم تیم بهره جویند.
مبنای انتخاب تاکتیک معمولا بازیکنان کلیدی است که مربی در اختیار دارد و بر طبق انان سیستم را بر می گزیند.
به این معنا که تاکتیک به خودی خود ارزش ندارد و این بازیکنان هستند که نقش اساسی در تعیین سبک بازی تیم دارند.
در این نوشتار قصد بررسی بعضی از سیستم های بازی را دارم از جمله:
4-2-3-1
4-1-4-1
4-3-1-2
4-3-3
و در مرحله بعد سیستم هایی که قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند را خواهم اورد

 
                           4-2-3-1
 
با نگاهی به سیستم بازی های فصل گذشته تیم هایی مانند چلسی و بارسلونا متوجه می شویم که این سیستم یکی از مدرن ترین و قابل انعطاف ترین سیستم های دنیا است.
حضور رونالدینیو در چپ ، مسی یا ژولی در راست و دکو در وسط پشت سر اتوئو در بارسلونا در فصل پیش بیان گر صحت ادعای فوق است.
هم چنین چلسی با بهره گیری از هافبک های دفاعی مانند اسین و ماکلله به تقویت خط دفاعی قدرتمند خود پرداخته است و یک خط جلو تر ارین روبن در چپ و جوکول در راست مدام به کمک فرانک لمپارد به دروگبا اضافه می شدند.
نکته حائز اهمیت گل زنی های پی در پی فرانک لمپارد در این تیم است.
این سیستم در عین این که توانایی دفاعی تیم را با حضور دو هافبک دفاعی تضمین می نماید در زمان حمله هم معمولا به برتری عددی تیم در محوطه جریمه حریف می گردد.
در ظاهر تیم با یک مهاجم بازی می کند در حالیکه دو هافبک کناری با حضور مداوم در محوطه جریمه برتری عددی ایجاد میکنند.
از اشتباهات مرسوم تحلیل گران اشتباه گرفتن این سیستم با سیستم 4-3-3 است که سالهای سال تیم ملی هلند با ان بازی کرده است.
دلیل این ادعا هم نحوه چیدمان تیم است که 2 هافبک دفاعی نزدیک به دفاع و به دور از مهاجم تیم بازی میکنند و به راحتی میتوان بین این دو هافبک و سه هافبک خط جلویی تفکیک قائل شد.
خوزه مورینیو معتقد است با توجه به شباهت های این دو سیستم بهم می توان ان دو را انعطاف پذیرترین سیستم های دنیا دانست.
او معتقد است که در هنگام حمله این سیستم به 4-2-1-3 تبدیل می گردد که عدد 1 نشان گر همان بازیکن طراح پشت مهاجمان است که به اصطلاح به انCF می گویند.
از نکات بارز این سیستم توانایی تبدیل بازی زمینی به هوایی است برای مثال در لحظاتی از بازی بارسلونا در مقابل رئال مادرید در دور رفت فصل پیش مریبان بارسا با اوردن ژولی رو به سانتر از جناح راست اورده بودند و مسی را به یک خط جلوتر در کنار اتوئو برده بودند
 
تبدیل 4-2-3-1 به سایر سیستم ها
شاید بتوان گفت که این سیستم منعطف ترین نوع سیستم هاست که به راحتی می تواند در حالت های دفاعی و حمله ای قرار بگیرد.
در صورتی که تیم از دو بال سرعتی برخوردار باشد این سیستم به سیستم های 4-4-2 ، 4-3-1-2 و 4-3-3 تغییر یافته و در حمله و دفاع مثمر ثمر خواهد بود.
گزینه پیشنهادی برای حالت دافعی 4-5-1 و گزینه پیشنهادی برای حالت حمله 4-3-3 می باشد.
                 

  
                                              دفاع 
در مقابل تیمی که بال های قدرتمند دارد :
در 4-5-1 دو هافبک کناری در هنگام حمله در سیستم 4-3-3 به عنوان مهاجم حضور میابند یک خط عقب امده وراه های نفوذ از جناحین را می بندند .
هم چنین با توجه به نکته فوق و با توجه به حضور2 هافبک دفاعی در جلوی یک دفاعی خطی می توان انتظار یک دفاع منسجم را داشت .
گزینه پیشنهادی دیگر برای حالت دفاعی سیستم 4-4-1-1 می باشد که می تواند منجر به برتری عددی در وسط زمین باشد.
درمقابل تیمی که در عمق نفوذ میکند:
در حالت دفاعی در مقابل تیم هایی که از عمق دفاع نفوذ میکنند 4-2-3-1 میتواند به 4-1-2-1-2 تبدیل گشته و اگر عرض زمین را به سه بخش تقسیم کنیم بخش میانی را کاملا پوشش دهد.
هم چنین با تبدیل به دفاع 3 نفره می تواند به سیستم 3-6-1 که به نوعی دفاعی ترین سیستم ها حساب می شود تبدیل گشته و راه های نفوذ را از جناحین و عمق بندد.
 
                                         حمله
در سیستم 4-2-3-1، همان گونه که در قبل اوردیم ، می توان انتظار بالا رفتن امار گلزنی تیم را داشت.
در ظاهر امر تیم با یک مهاجم حمله میکند اما در مقام عمل این سیستم می تواند با تبدیل شدن به 4-3-3 به یکی از هجومی ترین سیستم های دنیا تبدیل گشته و خطر ساز گردد.
در صورتیکه بازیکنی که در نقشCF   بازی میکند شوت زن و دونده باشد با اضافه شدن به مهاجم نوک و با بهره گیری از دریبل ها و سانتر های دو بال هجومی تیم در واقع با 4 مهاجم به دفاع حریف می تازد و شانس گل بسیار بالایی خواهد داشت.
مصداق نکته فوق دکو در بارسلونا است که با اضافه شدن به اتوئو(این روزها گودیانسن) در نوک حمله و به کمک مسی و رونالدینو دریبل زن در دو طرف با شوت های خود هر تیمی را ازار می دهد.
به یاد داشته باشیم گل تیم بارسلونا در جام باشگاه های اروپا امسال مقابل چلسی به روش فوق توسط دکو به ثمر رسید.
مصداق دیگر این موضوع در تیم پارسال چلسی و اغلب نیمه های دوم امسال چلسی می تواند مشاهده کرد.
اضافه شدن لمپارد به دروگبا به کمک دریبل ها و سانتر ها مواج جوکول در راست وروبن در چپ مثال خوبی برای این مورد است.