فوتبال

فوتبال

فوتبال از ژرفای اندیشه
فوتبال

فوتبال

فوتبال از ژرفای اندیشه

خشونت در فوتبال


                                                      خشونت در فوتبال؛ چرا؟!
Image result for ‫خشونت در فوتبال‬‎Image result for ‫خشونت در فوتبال‬‎
بررسی رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت آمیز تماشاگران ورزش فوتبال در نقاط مختلف دنیا نشان می دهد که الگوی رفتاری یکسان و واحدی بر آنان حاکم نیست. بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر در خشونت و پرخاشگری در ورزش فوتبال عنوان پژوهش انجام شده از سوی محمدمهدی رحمتی است.
در این پژوهش آمده است: «شواهد نشان می دهد اکثر قریب به اتفاق موارد برخوردهای خشونت آمیز و پرخاشجویانه تماشاگران فوتبال متاثر از جریان های اجتماعی است و با توجه به متفاوت بودن خاستگاه جریان های اجتماعی خشونت آمیز و پرخاشجویانه در جوامع مختلف، ریشه خشونت های طرفداران فوتبال نیز در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. در حالی که در برخی از کشورها، مانند اسکاتلند، ایتالیا و انگلستان تقابل های طبقاتی و دینی - پروتستانتیسم با کاتولیسیسم - در عرصه رقابت های فوتبال باز تولید و منجر به خشونت و اوباشگری فوتبال می شود.
در برخی دیگر از کشورها - عمدتا اروپایی- کنش متقابل تماشاگران با یکدیگر (با توجه به تماس بیشتر آنها با هم که ناشی از تعداد مسابقات بیشتر تیم های اروپایی با یکدیگر است)، در شکل گیری رخدادهای خشونت آمیز مؤثر هستند. همچنین در برخی موارد مانند آفریقا، خصومت های دیرینه قومی و قبیله ای نقش مهمی در بروز برخوردهای خشونت آمیز ایفا می کنند. واکنش های بعضا سختگیرانه و نسنجیده نیروهای حافظ نظم و کنترل اجتماعی، دگرگونی در الگوهای اوقات فراغت، گسترش شهرنشینی، اهمیت یافتن فوتبال و نقش هویت بخش آن برای طرفداران به همراه توجه زیاد و افراطی رسانه ها به این ورزش از جمله عوامل دیگری هستند که در شکل گیری رفتارهای پرخاشجویانه، خشونت آمیز و گاه اوباشگرانه تماشاگران فوتبال در کشورهای مختلف نقش مؤثری دارند اما علی رغم وجود تفاوت های مورد اشاره، شباهت هایی نیز می توان درمورد خصوصیات اجتماعی و فرهنگی طرفداران خشونت گرای فوتبال مشاهده کرد که از آن جمله می توان به خاستگاه طبقاتی پایین، رواج بیکاری بین آنان، تحصیلات پایین و جوان بودن اکثر آنان اشاره کرد. افزون بر این، طرفداران افراطی و خشونت گرای فوتبال در کلیه کشورها دارای نوعی خرده فرهنگ خاص خود هستند که حول محور طرفداری از تیم های مورد علاقه شان شکل گرفته اما در اکثر موارد فاقد سازماندهی رسمی است و اغلب از ساختی غیررسمی برخوردار است.
بررسی رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشجویانه طرفداران فوتبال در ایران، در عین دارا بودن برخی شباهت های ظاهری، از نظر ساختاری تفاوت هایی اساسی با دیگر کشورها نشان می دهد. برخلاف بسیاری از کشورها که در این مطالعه تجربه طرفداران فوتبال در آنها مورد اشاره قرار گرفت، در ایران تاکنون رفتارهای طرفداران فوتبال به معضلی اجتماعی بدل نشده است و تنها در چارچوب محیط ورزشگاه ها تجلی یافته است.
حتی در همین حیطه نیز شدت و دامنه حرکات و رفتارهای پرخاشجویانه و خشونت آمیز طرفداران فوتبال در مقایسه با دیگر کشورهایی که در این پژوهش مبادرت به بررسی تجربه های مربوط به رفتار تماشاگران فوتبال در آنها شد، بسیار خفیف ارزیابی می شود. به عنوان مثال در طول تاریخ برگزاری مسابقات فوتبال در ایران هیچ گاه برخوردهای طرفداران فوتبال با یکدیگر منجر به قتل یا حتی آسیب های شدید جانی و مالی نشده است و در معدود مواردی که دامنه خسارت های فیزیکی بالا و قابل توجه بوده (مانند حادثه مربوط به دیدار دو تیم پرسپولیس و پاس در سال ۱۳۶۰)، بیش از عوامل ساختاری و نهادی، نقش و تأثیر عوامل وضعیتی برجسته و چشمگیر بوده است.
از طرف دیگر، یافته ها و مشاهدات مربوط به رفتارها و حرکات خشن و پرخاشجویانه طرفداران فوتبال در شهر تهران حاکی از این است که بخش عمده ای از این رفتارها و حرکات در مقوله پرخاشگری کلامی جای می گیرد و شکل مرسوم خشونت های فیزیکی که در سایر کشورها تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مانند مذهب، قومیت، طبقه اجتماعی و غیره بین طرفداران فوتبال رایج است، در بین آنان بسیار به ندرت رخ می دهد و در صورت وقوع نیز تابع عوامل دیگری است.
یکی از رایج ترین نمونه های رفتارهای خشونت آمیز طرفداران فوتبال در شهر تهران معطوف به خشونت علیه اموال عمومی یا وندالیسم است و در اغلب موارد اتوبوس های شرکت واحد که مبادرت به جابه جایی طرفداران فوتبال می کنند در معرض این نوع خشونت و خرابکاری قرار می گیرند. تقریباً در کلیه موارد، این گونه اعمال پس از خاتمه مسابقات و هنگام بازگشت از ورزشگاه به نقاط مختلف شهر تهران انجام می شود اما در همین مورد نیز یک نکته قابل تامل است و آن اینکه اکثر اتوبوس هایی که برای جابه جایی طرفداران فوتبال مورد استفاده قرار می گیرند، از نوع اتوبوس های اسقاطی و مدل پایین هستند. همین امر یکی از چند عامل مهم نارضایتی طرفداران فوتبال از امکانات و تسهیلاتی است که هنگام حضور در ورزشگاه بر رفتار آنان تأثیر منفی می گذارد.
افزون بر موارد ذکر شده، برخوردهای گاه و بیگاه طرفداران فوتبال در ایران هیچگاه ارتباطی با تفاوت های دینی، قومی و طبقاتی نداشته است و اصولا چنین تفاوت هایی نه تنها در ورزش، بلکه در سایر عرصه های اجتماعی و فرهنگی نیز تبدیل به تعارض و تخاصم نشده است.
تجربه این مطالعه نشانگر این است که طرفداران تیم های فوتبال در شهر تهران را افرادی تشکیل می دهند که با طرفداری از دو تیم پرسپولیس و استقلال برای خود هویت های ورزشی خلق می کنند و این هویت ها نه تنها از عوامل و عناصر متمایزکننده اجتماعی و فرهنگی تأثیر نمی پذیرند، بلکه در مواردی تحت تأثیرهویت های فراتر مانند هویت ملی یا دینی نیز قرار می گیرند.
با توجه به یافته های این پژوهش درباره عوامل مؤثر بر پرخاشگری و خشونت ورزشی طرفداران فوتبال در شهر تهران می توان نتیجه گرفت که اختلال و سوء کارکرد در متغیرها و عواملی که بر فرآیند جامعه پذیری مؤثر هستند، سبب افزایش میزان گرایش جمعیت مورد مطالعه به ارتکاب رفتارها و حرکات پرخاشجویانه و خشونت آمیز ورزشی می شود.
برخی از این متغیرها مانند مکانیسم های کنترل و نظارت بر رفتار توسط والدین، تنش در محیط خانواده و ارتباط با بستگان و خویشاوندان دارای سابقه جرم و کجروی ناظر بر فرایند جامعه پذیری اولیه هستند و دلالت بر اهمیت نهاد خانواده و کارکرد آن در شکل گیری رفتارهای مذکور دارند.
برخی دیگر از متغیرها مانند گروه متغیرهای مربوط به بحران ها و وقایع زندگی و ارتباط با دوستان و همسالان دارای سابقه جرم و کجروی که بر متغیر وابسته یعنی رفتارهای خشن و پرخاشجویان ورزشی تأثیر معنادار دارند، ضمن تأثیرپذیری از عوامل مربوط به جامعه پذیری اولیه، خود نیز در زمره عوامل مؤثر بر جامعه پذیری ثانویه جای می گیرند.
افزون بر این، عوامل و متغیرهای دیگری نیز در گرایش جمعیت مورد مطالعه به خشونت و پرخاشگری ورزشی نقش دارند که برخی از آنها مانند مکانیسم های ارتباط با باشگاه مورد علاقه، ارتباط با رسانه های ورزشی و ارتباط اجتماعی و ورزشی خود طرفداران با یکدیگر جزو عواملی محسوب می شوند که علاوه بر تأثیرگذاری بر جامعه پذیری ورزشی طرفداران به اتفاق عوامل دیگر مانند سازگاری بین اهداف ورزشی و ابزارهای تحقق آنها و رضایت از امکانات و تسهیلات ورزشگاه، عناصر کارکردی ساختار فعالیت طرفداران فوتبال را شکل می بخشند.
در نهایت اینکه، برخی عوامل مانند اهمیت و حساسیت نتیجه بازی، حرکات و اعمال خشونت آمیز و پرخاشجویانه بازیکنان در هنگام برگزاری بازیها و کیفیت داوری تنها به صورت موردی و با توجه به وضعیت و شرایط حاکم بر بازیها بر میزان خشونت و پرخاشگری ورزشی طرفداران تأثیر می گذارند.
ورزش فوتبال در ایران به مثابه بخشی از یک نهاد مدرن کمتر از نیم قرن است که به شکل رسمی فعالیت خود را آغاز کرده است؛ اما در همین مدت کوتاه توانسته است نقش و جایگاه حایز اهمیتی در پرکردن اوقات فراغت مردم پیدا کند ، به گونه ای که به تدریج به عنوان ورزش اول کشور بین نوجوانان و جوانان رواج یافته و تماشای مسابقات فوتبال نیز بین گروه های مختلف جامعه از جذابیت و اهمیت فراوان برخوردار شده است.
یکی از وجوه تمایز مهم ساخت اجتماعی و فرهنگی طرفداران فوتبال در ایران این است که برخلاف سایر کشورها طرفداری از تیم های فوتبال از نظر اجتماعی تفکیک شده و قطبی نیست. هر چند طرفداری از تیم های باشگاهی به طور عمده حول دو تیم باشگاهی پرسپولیس و استقلال شکل گرفته است. طرفداران هر دو تیم را می توان در کلیه خانواده ها، محلات، طبقات و گروه های مختلف اجتماعی ملاحظه کرد که با تفاوت کمی نه چندان قابل ملاحظه ای در کنار یکدیگر قرار دارند.
همین امر را می توان یکی از دلایل جامعه شناختی مهمی تلقی کرد که سبب جلوگیری از شکل گیری تعارض های اجتماعی و فرهنگی جدی بین طرفداران فوتبال در شهر تهران و سایر شهرهای ایران شده است.
در واقع، همان گونه که اطلاعات پژوهش حاضر نشان می دهد، به جز تفاوت در تیم مورد علاقه، متغیر اجتماعی و فرهنگی مهم دیگری در تمایز طرفداران فوتبال از یکدیگر به چشم نمی خورد و طرفداران مذکور از نظر متغیرهای فرهنگی، اجتماعی و حتی ورزشی تفاوت های معناداری با هم ندارند. حتی متغیر طبقه اجتماعی و اقتصادی را که در این مطالعه تأثیر معناداری بر وقوع رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشجویانه ورزشی از خود نشان داد نمی توان با همین تأثیر در دیگر کشورها مانند انگلستان و ایتالیا یکسان پنداشت.
در کشورهای یاد شده، مفهوم طبقه اجتماعی با توجه به ساختار اجتماعی و فرهنگی به مثابه یک مقوله هویت بخش، اهمیت فراوان در سلسله مراتب اجتماعی و تعیین سبک زندگی افراد دارد؛ اما در ایران طبقه اجتماعی چه در ساختار کلی جامعه و چه بین طرفداران تیم های فوتبال بیشتر مفهومی عینی است که بنا به تعبیر مارکس تنها به شکل طبقه در خود و نه طبقه برای خود وجود دارد و طبقات اجتماعی فاقد شبکه ارتباطات اقتصادی و اجتماعی منسجم درونی و در عین حال متمایز کننده بیرونی هستند. در واقع، فقدان عنصر آگاهی به منافع و سرنوشت مشترک و نیز عدم وجود یک ارتباط منسجم بین اعضای هر طبقه سبب شده طبقه در ایران تنها به شکل یک مفهوم بالقوه شکل بگیرد و کمتر در عمل و به صورت بالفعل در روابط اجتماعی تجلی یابد، بنابراین با توجه به مطالب ذکر شده و نیز با در نظر گرفتن ساختار اجتماعی و فرهنگی متفاوت جمعیت طرفداران فوتبال در تهران - و ایران- از دیگر کشورها، مشخص شد که اختلال و سوء کارکرد در برخی از عناصر تشکیل دهنده این ساختار در افزایش یا کاهش میزان گرایش به انجام رفتارهای پرخاشجویانه و خشونت آمیز ورزشی مؤثر است.
از مجموع یافته های این پژوهش چنین استنباط می شود که ورود ورزش فوتبال به ایران به مثابه یک کالای فرهنگی با مسائلی مواجه بوده که زمینه شکل گیری و بروز سوء کارکردها را فراهم ساخته است.
ورزش فوتبال به عنوان یک کالای فرهنگی شامل دو مجموعه عناصر مادی و غیرمادی است. هر چند که عناصر مادی این کالای فرهنگی مانند توپ، لباس، کفش، زمین بازی و غیره در حد امکان تأمین و فراهم شده است؛ اما در مورد عناصر غیرمادی آن مانند وجود یک سازمان بوروکراتیک با عملکرد عقلانی و پیروی از قواعد، مقررات و قوانین حاکم بر آن کاستی هایی وجود دارد که به تعبیری نشان از تاخر فرهنگی دارد. به عنوان مثال، تغییرات پی در پی در ریاست فدراسوین فوتبال و بعضا هیأت های تابع آن بر عملکرد مطلوب و مستمر آن تأثیر منفی می گذارد. همچنین علی رغم این که بخش های مختلفی با عناوین گوناگون در حیطه فرهنگی ورزش فعال هستند و حتی تیم های باشگاهی نیز تحت عنوان باشگاه فرهنگی و ورزشی فعالیت می کنند؛ اما در مورد نحوه رفتار تماشاگران و طرفداران فوتبال در ورزشگاه ها هیچ حرکت جدی و قابل ملاحظه ای تاکنون صورت نپذیرفته است و به نظر می رسد واژه فرهنگی تنها نقش تزیینی و شعاری پیدا کرده است.
سخن آخر اینکه علی رغم پندارها مبنی بر تأثیرگذاری قواعد و قوانین بازی فوتبال بر خشونت و پرخاشگری مخاطبان آن، بین این دو مسأله هیچ گونه ارتباط منطقی و تجربی وجود ندارد.
ساده ترین و بدیهی ترین استدلالی که می توان در این زمینه مطرح کرد این است که چرا خشونت و پرخاشگری مخاطبان برخی رشته های ورزشی مانند مشت زنی و ورزش های رزمی که خشونت آشکار جزو قواعد پذیرفته شده آنهاست در مقایسه با خشونت و پرخاشگری مخاطبان ورزش فوتبال در حد صفر است. بنابراین باید منبع یا منابع رواج خشونت و پرخاشگری در ورزش فوتبال را در جاهای دیگر جست وجو کرد. پژوهش های انجام شده بیانگر این است که شیوع خشونت و پرخاشگری در ورزش فوتبال نه به ماهیت مکانیکی و فنی آن بلکه به ماهیت روانی و اجتماعی آن بستگی دارد.
ورزش فوتبال بین رشته های مختلف ورزشی در سراسر دنیا بیشترین مخاطب و طرفدار را دارد و این موضوع به روشنی هم در تعداد افرادی که به این ورزش می پردازند و هم در تعداد طرفداران و علاقه مندان این ورزش مشخص است.
به این ترتیب، به لحاظ ماهوی می توان کمیت قابل توجه مخاطبان این ورزش را در رواج بیشتر خشونت و پرخاشگری در آن مؤثر دانست. از سوی دیگر، ویژگی های گوناگون روانی و اجتماعی در جذب بیش تر مردم در جوامع مختلف به سمت این ورزش نقش دارند. به اعتقاد برخی محققان از جمله دلایلی که می توان درمورد دلایل محبوبیت و رواج ورزش فوتبال ذکر کرد، این است که این ورزش نیاز به ابزار زیادی ندارد و وسایل بازی هم نسبتا ارزان است. قوانین آن جدای از قانون آفساید به آسانی قابل درک است. بالاتر از همه قوانین اتحادیه فوتبال به طور منظم بازی را تند، باز و روان می کند و در آن نیرو و مهارت فردی و تیمی در حمله و دفاع هماهنگی وجود دارد. ساختار بازی فوتبال سبب می شود تنش ها و هیجان هایی در بازیکنان و تماشاچیان به وجود آید که از این هیجان ها و تنش ها همه لذت می برند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.