اختصاصی طرفداری – در این مقاله قصد دارم سیستم روز دنیا؛ یعنی 1-3-2-4 را بررسی کنم. در مقاله قبل، به بررسی سیستم 2-5-3 پرداختم.
در حال حاضر پراستفاده ترین سیستم دنیای فوتبال، 1-3-2-4 است؛ سیستمی که بسیار انعطاف پذیر بوده و به کمک آن می توان با تسلط همزمان بر میانه میدان و حضور پرتعداد در کناره ها، بر حریف چیره شد.
این سیستم در دهه 90 در اسپانیا شکل گرفت و رواج یافت. مزیتی که دلیل محبوبیت بالای آن است، قابلیت بازی تدافعی و تهاجمی تقریباً کاملی است که ممکن می سازد. در زیر با بررسی پست ها این موضوع توضیح داده شده است.
مدافعین میانی
پست دفاع میانی در این سیستم با سایر سیستم های 4 دفاعه برابر است. آن ها باید در تکلینگ، زدن ضربات سر و مارکینگ مهارت کافی را داشته باشند. وظیفه اصلی آن ها دفع خطرات مهاجمین حریف است اما به لطف حضور دو هافبک دفاعی، این مدافعین می توانند به جلوتر حرکت کنند و در توپ گیری به هافبک ها کمک و یا حتی مانند یک سوییپر در طراحی حملات شرکت کنند.
دانته، مدافع بایرن مونیخ، در توپ گیری و متس هوملز، مدافع بروسیا دورتموند، در بازی سازی، مثال هایی بسیار عالی در این فصل بودند.
مدافعین کناری
بازیکنانی سریع، تکل زن و قوی با توانایی سانتر کردن دقیق، مدافعین کناری ایدهآل این سیستم هستند. این بازیکنان باید در حملات شرکت کرده و به کمک هافبک تهاجمی سمت خود، برای حریف مشکل ساز شوند.
هم چنین از آن ها انتظار می رود که در جلوگیری از حملات بازیکنان کناری حریف موثر باشند، به همین دلیل سرعت، قدرت و تکلینگ از الزامات هستند. این بازیکنان باید در ضربات ایستگاهی نیز به تیم در دفاع کمک کنند، به همین دلیل توانایی زدن ضربات سر نیز مهم است.
هافبک های دفاعی
این دو هافبک در اسپانیا به “doble pivot” مشهور هستند، عبارتی به معنای "دو محور" که در زبان انگلیسی “double pivot” نوشته می شود. حضور این دو بازیکن از اهمیت بالایی برخوردار است. داشتن دو بازیکن در برابر خط دفاعی، پلتفرمی را برای سایر بازیکنان تهاجمی تیم فراهم می کند که بتوانند بیشتر بر روی کار تهاجمی تمرکز داشته باشند.
از بین این دو، اغلب یک نفر بیشتر بر روی تکلینگ و خنثی کردن حملات حریف و دیگری بر روی پخش کردن توپ و بازی سازی تمرکز دارند.
طبیعتاً قدرت بدنی بالا، تکلینگ مناسب و قدرت سرزنی به همراه استقامت کافی برای جنگیدن طی 90 دقیقه از مهمترین خصوصیات لازم برای یار جنگنده و قابلیت پاس دادن و دید عالی از مهم ترین خصوصیات یار خلاق در این پست می باشند.
هافبک های تهاجمی
سه هافبک تهاجمی پشت سر تک مهاجم قرار دارند. از بین این سه، اغلب یک نفر موظف به بازی سازی از مرکز خواهد بود، با این وجود، گاه در بعضی تیم ها، مربی با دادن آزادی حرکت و اجازه جابه جایی به این سه، انتخاب بازی ساز را به عهده خود آن ها می گذارد.
اما آن چه اغلب رایج است، یک هافبک تهاجمی مرکزی در میان دو هافبک تهاجمی کناری است. بازیکن مرکزی باید از دید و قدرت دادن پاس بسیار خوبی برخوردار باشد، چرا که سازماندهی حملات تیم در یک سوم نهایی بر عهده اوست. او هم چنین می تواند به کناره ها رفته و با هافبک کناری و مدافع کناری در آن سمت ایجاد برتری عددی کند.
علاوه بر این ها، وی باید در امر پرسینگ و توپ گیری نیز به سایرین کمک کند، چرا که از اصول سیستم 1-3-2-4 تسلط سه نفر بر میانه میدان است، به همین خاطر با برگشتن به عقب و تشکیل مثلث با double pivot این امر محقق می شود. مسوت اوزیل و تونی کروس از بهترین بازیکنان در این پست هستند.
دو هافبک تهاجمی کناری، وظیفه ایجاد خطر از کناره ها و هم چنین به تو زدن را دارند. بازی کریستیانو رونالدو و فرانک ریبری نمونه ایدهآل برای یک هافبک تهاجمی در این پست است. ریبری بیشتر در حملات کناری و رونالدو در حملات نفوذی شرکت دارند.
این بازیکنان باید سریع و تکنیکی بوده هم چنین توانایی ارسال توپ را نیز داشته باشند. علاوه بر این، توانایی زدن ضربات آخر نیز از نکات مهم به شمار می رود چرا که آن ها به لطف بازی سازی هافبک تهاجمی مرکزی، به کرّات فرصت گلزنی خواهند داشت.
علاوه بر تمام وظایف تهاجمی، آن ها باید در دفاع به مدافع کناری تیم کمک کنند، نکته ای که باعث می شود 1-3-2-4 به هنگام دفاع به 2-4-4 یا 1-1-4-4 تبدیل شود.
مهاجم
در صورت عملکرد مناسب سه هافبک تهاجمی، این سیستم برای مهاجم می تواند رویایی باشد چرا که توپ های بسیاری را برای وی فراهم خواهند کرد. هم چنین از نظر حمایت نیز مشکلی وجود نخواهد داشت؛ زیرا سه بازیکن تهاجمی در حملات به وی کمک خواهند کرد و به علت نوع جای گیری آن ها، دفاع حریف برای مارکینگ آن ها دچار مشکل می شود و به همین دلیل مهاجم می تواند از این بی نظمی استفاده کرده و در فضاها قرار گیرد.
این سیستم نیاز به مهاجمی قدرتمند دارند چرا که در دفاع، وی اولین مدافع تیم خواهد بود و باید بتواند در پرسینگ شرکت کند. هم چنین وی باید بتواند توپ را نگه دارد و سایرین را صاحب فرصت کند. توانایی زدن ضربات سر و دقت در شوت زنی از مهم ترین قابلیت های مهاجم در این پست هستند.
روبرت لواندوفسکی و ماریو مانژوکیچ از بهترین مثال های این پست طی فصل گذشته بودند.
مروری بر تاکتیک های تیمی
اسناد تاریخی به وضوح نشان می دهند بازی یا نوعی ورزش بدنسازی که عبارت بود از ضربه زدن به توپ با پا و فرستادن آن به درون توری کوچک ، در قرن دوم و سوم قبل از میلاد در دوران فرمانروایی خاندان « هان » در ارتش چین مرسوم بوده است.همچنین اسنادی مستحکم تر نشان می دهند مرزبندی زمینی برای بازی ضربه به توپ با پا ، در شهر کیوتوی ژاپن اتفاق افتاده است.
یونان و روم قدیم نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال کنونی وجود داشته است ، البته هر تیم بیش از 27 بازیکن داشت.به هر حال ذکر دقیق این مطلب که فوتبال دقیقاً کی و کجا شروع شد امری ناممکن است . اما منطقی است که بپذیریم بازی با توپ که مادر ورزش های شکل یافته کنونی است ، بیش از 3000 سال قبل در جایی روی این کره خاکی وجود داشته است.
اما قدر مسلم آن است که انگلستان محل تولد فوتبال جدید و اتحادیه فوتبال است و جای هیچ شک و تردیدی در آن نیست. انگلستان همراه با اسکاتلند مشترکاً نخستین پایه گذاران فوتبال شکل یافته کنونی می باشند .فوتبال که به زبان عامیانه مردم انگلیس ساکر (soccer) نامیده می شود و محبوب ترین و رایج ترین ورزش در بین مردم این جزیره از قرن هشتم میلادی به بعد بوده است . اما در شروع به بازی خشن و جنگ تن به تن بیشتر شبیه بود!
بر اساس داستانی تاریخی نخستین بازی فوتبال در شرق انگلستان صورت پذیرفت و مردم محلی با سر جدا شده شاهزاده دانمارکی که در جنگ مغلوب آنان شده بود فوتبال بازی کردند. در دوران قرون وسطی شهرها و روستاهایی که دشمن و رقیب هم بودند برای نشان دادن قدرت خود نوعی فوتبال بازی می کردند. در این بازی لگد زدن ، مشت زدن ، گاز گزفتنه و حتی کندن یکی از اعضای بدن حریف مجاز بود.
در سال 1869 اتحادیه فوتبال در قوانین خود شرطی را وارد کرد که به موجب آن تماس توپ با دست کاملاً ممنوع شد و به این ترتیب شالوده فوتبال جدید ریخته شد. در این بازی توپ به نقطه مشخصی که قبل از شروع بازی تعیین می شد حرکت داده می شد. صدها نفر در بازی ای شرکت می کردند که در طول قرن ها ادامه یافت.
اما از آنجا که مسابقات این نوع فوتبال به خشونت کشیده می شود ، حکومت ها بسیار کوشیدند آن را ممنوع کنند. در انگلیس پادشاه ادوارد سوم در سال 1331 میلادی قوانینی در این مورد وضع کرد وکوشید فوتبال را متوقف کند. در اسکاتلند پادشاه جیمز اول در سال 1424 میلادی در مجلس اعلام نمود که هیچکس حق ندارد فوتبال بازی کند . الیزابت اول ملکه انگلستان قانونی در مجلس به تصویب رساند که بر اساس آن برای بازیکن فوتبال مجازات زندان ره مدت یک هفته در نظر گرفته می شد و فرد خاطی می بایست در کلیسا توبه می کرد.
اما هیچ قانونی نتوانست این بازی را در انگلیس متوقف کند ، چون فوتبال به بازی ای مردمی تبدیل شده بود.در سال 1815 کالج اتون ، مشهورترین مدرسه انگلیس یک سری قوانین وضع کرد و پس از مدتی مدارس ، کالج ها و دانشگاه های دیگر نیز این قوانین پیروی کردند. بعدها این قوانین استاندارد شد و نسخه ای از آن که اکنون به عنوان قوانین کمبریج شناخته می شود، در سال 1848 در بسیاری از کالج ها و دانشگاه های انگلیس پذیرفته شد.
اما کم کم فوتبال به دو مکتب جدا از هم تقسیم شد. برخی کالج ها و مدارس ترجیح دادند از قوانین مدرسه راگبی پیروی کنند که در آن به زمین انداختن حریف ، ضربه زدن به ساق پا ، حمل توپ و خلاصه تمامی قوانین قدغن شده در قوانین کمبریج کاملاً مجاز بود.
در 26 اکتبر 1863 یازده باشگاه و مدرسه لندن نمایندگان خود را به همایشی که در « تاورن فری مزون » تشکیل شده بود فرستادند تا یک سری قوانین اساسی و جداگانه برای مسابقات وضع شود. این همایش منجر به پیدایش اتحادیه فوتبال شد.طرفداران قوانین مدرسه راگبی دست به اعتصاب زدند و سرانجام در 18 اکتبر 1863 میلادی انحادیه فوتبال و فوتبال راگبی از هم جدا شد
فوتبال یا ساکر
در سال 1880 میلادی دانشجویان دانشگاه آکسفورد لغاتی را در زبان عامیانه متداول ساختند که بر اساس آن پسوندer به آخر کلماتی که آنها مخفف و کوتاه می کردند اضافه می شد. به عنوان مثال برای فوتبال راگبی ، لغت محاوره ای و عامیانه « راگر » (rugger) وضع شد.
روزی از یکی از دانشجویان این دانشگاه به نام جارلز ورفورد براون پرسیده شد که آیا دوست دارد راگر بازی کند و او به شوخی پاسخ داد : نه ساکر!او لغت (Football association) ( اتحادیه فوتبال ) را مخفف کرده و به آخر آن پسوندer اضافه کرده بود و لغت ساکر را ساخته بود.
و به این ترتیب بود که لغت عامیانه ساکر (soccer) برای فوتبال در انگلیس رایج گردید.براون در یک بازی بین المللی فوتبال برای کشورش بازی کرد.در سال 1888 ویلیام مک جورج ، مدیر اسکاتلندی باشگاه ایتون ویلا ، 12 باشگاه را متقاعد ساخت که با بازی های منظم خانگی موافقت کنند و از بی نظمی در انجام مسابقات بپرهیزند و بدین ترتیب لیگ فوتبال انگلیس پی ریزی شد.
دوازده باشگاه اولیه عبارت بودند از : اکرینگتون یا سرخپوستان قدیمی ، استون ویلا ، بلاک برن ، بولتون ، برنلی ، دربی کانتی ، اورتون ، نوتس کانتی ، پرستون نورت اند ، استوک سیتی ، وست بروم ویچ و ولورهامپتون .نخستین بازی لیگ در هشتم سپتامبر 1888 برگزار شد. جک جردن ، بازیکن باشگاه پرستون نورت اند ، نخستین گل لیگ انگلیس را وارد دروازه کرد.بدین ترتیب دنیای فوتبال و یا ساکر توسعه یافت .